همه به هم شب بخیر گفتند اما کسی نخوابید
مجموعه داستان
تکه ای از داستان صدای دریا
پیرمرد با دست های لرزان و استخوانی اش از پلاستیکی که کنار پایش بود دو بسته سیگار قدیمی بیرون کشید و به من داد و گفت:
می دونی که کمی گردونتر شده!
گفتم: آره می دونم اما راستی چرا؟
گفت: دنیا عوض شده!
قبل از این که بپرسم عوض شدن دنیا چه ربطی به موضوع می تواند داشته باشد ادامه داد:
وقتی دنیا عوض می شه چیزای قدیمی گرونتر می شن!
+ نوشته شده در یکشنبه هفتم مهر ۱۳۹۸ ساعت 13:4 توسط رسول یونان