تصادف
وقتی همسایه اش جان داد. مرد ترسید. به فکر انجام کارهای نیک افتاد. هرچه را که در خانه اش اضافی بود به این و آن بخشید حتی ماشین زرد و قدیمی اش را. یک ماه بعد وقتی در بزرگراه منتهی به دریا زیر چرخ همان ماشین رفت دهانش از تعجب باز ماند و دیگر بسته نشد.
+ نوشته شده در جمعه سوم دی ۱۳۹۵ ساعت 3:0 توسط رسول یونان